شب از نيمه گذشته بود. ماه از بالا نگاه می كرد. خانه ای روشن و نورانی ديد.
در خانه، مادر و پسری بيدار بودند.
مادر دست به سوی آسمان بلند کرده بود و زير نور ماه دعا مي کرد
. پسر دعاهاي مادر را مي شنيد و آهسته آمين می گفت .
خدايا بيماران را شفا بده!
خدايا به نيازمندان كمك كن!
خدايا همه را به راه درست راهنمايی كن!
پسر پرسيد: مادر! چرا برای خودت دعا نمي كنی؟!
مادر دستی بر سر فرزند خود كشيد و گفت: عزيزم!
اول برای ديگران دعا می كنيم و بعد برای خود!
روز شنبه 22 آبان ماه 1400 خانم طاهری معلم پایه دوم در زنگ هدیه های آسمان درس ” خاطره ی ماه ” را تدریس نمودند . در این درس دانش آموزان با دعا کردن به عنوان راه گفت و گو و نزدیک شدن به خداوند آشنا شدند و دعا کردن را نوعی گفت و گو با خدای مهربان دانستند و فهمیدند در دعا کردن بهتر است ابتدا برای دیگران دعا کنیم بعد برای خودمان و در پایان معلم از دانش آموزان خواستند برای خود و دوستانشان دعا کنند .